آينده استارت آپ هاي «فين تک» بسيار درخشان است

گفت وگو با میلاد جهاندار مدیرعامل و هم موسس استارت آپ «باهمتا»


«فين تک» يا همان کاربرد نوآورانه فناوري در ارائه خدمات مالي، ازجمله پتانسيل هاي مساعدي است که استارت آپ هاي متعددي در اين حوزه فعاليت دارند. ميلاد جهاندار، جوان استارت آپي است که در حوزه فين تک در رده موفق ها قرار مي گيرد و بسيار اميدوار است که استارت آپ «باهمتا» بتواند تحول جدي در حوزه هاي مالي برجاي بگذارد. استارت آپي که همين اواخر با جذب سرمايه خارجي قابل  ملاحظه اي، حسابي در اکوسيستم استارت آپي خبرساز شد. ميلاد متولد سال 66 در شهر اصفهان است و مدرک کارشناسي ارشد MBA دارد. او از سال 91 به تهران آمده و توسعه استارت آپش را در پايتخت ادامه داده است. گفت وگو با مديرعامل و هم بنيان گذار استارت آپ «باهمتا» درخصوص فرصت ها و چالش هاي پيش روي استارت آپ هاي فعال حوزه «فين تک» و البته داستان «باهمتا» را از نظر مي گذرانيد.
  بهتر است از اين جا شروع کنيم که چه شد در تهران ماندگار شديد و «باهمتا» را اين جا ادامه داديد؟
من خيلي علاقه دارم به شهر خودم برگردم، اما مسئوليتي که بر دوشم است، فعلا اجازه نمي دهد به اصفهان برگردم. البته اين تصميم را در درازمدت در ذهن دارم که با تيم «باهمتا» به اصفهان برويم. از طرف ديگر بچه هاي تيم هم خيلي مشتاق هستند از تهران بيرون بروند، اما اين که اين تصميم چه زماني محقق شود، هنوز بررسي نشده است. اين را هم نبايد ناديده گرفت که انتقال از تهران به هر شهر ديگري، سختي هاي خودش را دارد. از تامين منابع انساني گرفته تا هر فعاليت ديگري، در خارج از تهران مشکل است.
  ايده «باهمتا» چطور به وجود آمد و به اين جا رسيد؟
وقتي بازار را رصد کرديم، متوجه نياز بازار در حوزه payment (پرداخت) و خدمات مالي شديم. ايده اصلي و ابتدايي «باهمتا» هم بر اساس همين نياز بازار شکل گرفت، اما از شکل ابتدايي اين ايده تا شکل نهايي و امروزي آن تفاوت هاي زيادي را مي توان ديد، که در شکل گيري آن، همه اعضاي «باهمتا» سهيم بوده اند. بنابراين نمي توانم بگويم که ايده «باهمتا» حاصل تلاش ذهني يک فرد خاص است.
 داشتم لوگوي «باهمتا» را نگاه مي کردم و اين سوال برايم پيش آمد که چرا از لوگوي انگور براي ثبت اين استارت آپ استفاده کرديد؟
يکي از دلايلش اين است که انگور از لحاظ مفهومي مي تواند بيان گر اتحاد و با هم بودن باشد، اما دو دليل ديگر هم دارد که از نظر من دلايل اصلي استفاده از اين لوگو هستند، يکي اين که انگور يکي از ميوه هايي است که من خيلي به آن علاقه دارم و دوم اين که من به شدت به مادربزرگم دل بستگي دارم و ايشان هم علاقه زيادي به انگور دارند. بنا بر همين دلايل است که لوگوي انگور را استفاده کرديم.
  مخاطب چطور مي تواند از «باهمتا» استفاده کند و کارش را راه بيندازد؟
ما در «باهمتا» روي پرداخت کار مي کنيم تا فرايند پرداخت را براي کاربران نهايي و گروه هاي مختلف تسهيل کنيم و ارزش افزوده هاي بيشتري را روي فعاليت و تراکنش هاي پرداختي ايجاد کنيم. محصول اوليه «باهمتا» يک سرويس بود که شما مي توانستيد از طريق اپليکيشن موبايل يا وب سرويس به آن دسترسي پيدا کنيد، و به اين صورت بود که شما وقتي مي خواستيد از کسي پول بگيريد، به جاي اين که شماره کارتتان را به فرد بدهيد که اصلا کار امني نيست، مي توانستيد به وسيله سرويس «باهمتا» به شماره موبايل پرداخت کننده يک درخواست ارسال کنيد که داخل اين پيامک يک لينک بود که فرد وارد آن لينک مي شد و پرداخت را انجام مي داد.
بحث ديگري که «باهمتا» به آن ورود کرده، پرداخت شارژ ساختمان يا دريافت دانگ از دوستانتان است. مثلا اگر بخواهيد شارژ ساختمان جمع کنيد و پرداخت کننده ها مبلغ را به حساب شما کارت به کارت کرده باشند، شما نمي توانيد متوجه شويد که چه کسي پرداخت کرده و چه کسي پرداخت نکرده است. ارزش افزوده اي که «باهمتا» ارائه مي  کند، اين است که از طريق «باهمتا» مي توانيد متوجه شويد که چه کسي پرداخت کرده و همين طور حسابتان را مديريت کنيد که چه افرادي هنوز شارژشان را نپرداختند.
ما بر اساس تجربه اي که به دست آورديم و شناختي که از بازار پيدا کرديم، محصولي را به تازگي عرضه کرديم به نام «باکريمان». يک گروه مشخص را هدف قرار داديم و در حال برطرف کردن نيازهاي آن ها در حوزه پرداخت هستيم. اين گروه خيريه ها و گروه هاي مردمي هستند. فرض کنيد يک گروه در شبکه هاي اجتماعي تشکيل مي دهند و شماره کارتي را براي مثلا کمک به زلزله زدگان در اختيار مردم مي گذارند و به اين طريق پول جمع مي کنند.
يکي از نيازهايي که در اين زمينه شناسايي کرديم، اين بود که کار را براي پرداخت کننده و دريافت کننده پول راحت تر کنيم و هم اين که شفافيت را بالاتر ببريم، به اين صورت که کسي که پولي را پرداخت مي کند، متوجه شود که چقدر جمع يا کسر شده است.
  شما آينده حوزه پرداخت و استارت آپ هاي فعال در اين حوزه را چطور مي بينيد؟
مثل روز روشن است که تکنولوژي ها و نوآوري هايي در اين حوزه به زودي عرضه مي شود که بسيار چشم گير خواهد بود. برخي از پرداخت ها از راه دور است و برخي چهره به چهره. اگر زيرساخت ها فراهم شده و فرايندها تسهيل شود، به رشد مطلوبي خواهيم رسيد. بايد پذيرفت که سيستم پيامکي قديمي و با هزينه بالاست. به وسيله تکنولوژي مي توان به همه اين نيازها پاسخ داد. نيازهاي امنيتي، دريافت گزارش تراکنش ها توسط دريافت کننده پول، يا حتي عدم حمل کارت بانکي توسط پرداخت کننده، همگي نيازهايي است که تکنولوژي مي تواند رفع کند.
   استارت آپ «باهمتا» از کي کليد خورد؟
تقريبا از سه سال پيش کارهاي مقدماتي آن انجام شد. شش ماه روي نيازها و محصول اوليه کار کرديم و سپس محصول اوليه را کم کم توسعه داديم. در حال حاضر هم پنج نفر هستيم که براي توسعه اين استارت آپ، همکاري داريم.
  اولين درآمدتان را کي کسب کرديد؟
اول عيد سال 94 بود که به اولين درآمد رسيديم. رويکردي که همواره پي مي گرفتيم، اين بود که محصول را با ابتدايي ترين امکانات در اختيار مشتري قرار دهيم، نه اين که صبر کنيم تا محصول به تکامل برسد و بعد به دست مشتري برسانيم. مثلا براي اولين بار محصول ابتدايي را در اختيار مدير دو صندوق قرض الحسنه خانوادگي که حدود 30 تا عضو داشتند، قرار داديم. وقتي پرداخت ها انجام شد و متوجه شديم که کاربران راضي هستند، کم کم محصول را ارتقا داديم.
  چه دورنمايي براي استارت آپ «باهمتا» متصور هستيد؟
به طور کلي، آينده «فين تک» و استارت آپ هاي فعال در اين حوزه، بسيار درخشان است. مطمئنم انقلابي توسط «فين تک» ها در ايران اتفاق خواهد افتاد. در اين راستا، ما نيز قطعا تيم و فعاليتمان را رشد خواهيم داد. در حال حاضر نيز با دو سرمايه گذار همکاري مي کنيم، اما ميزان توسعه کار به ميزان نياز بازار نيز بستگي دارد. به اين معنا که اين گونه نيست که ما تشنه افزايش اعضاي تيم باشيم، چراکه پيدا کردن نيروي انساني مطلوب نيز کار آساني نيست.
  در مسير رشد «باهمتا» با چه چالش هايي روبه رو شديد؟
جدي ترين چالش ما چالش قانون گذاري و تامين زيرساخت هاست. از آن جا که بسياري از حوزه هاي استارت آپي، جديد و نوآورانه است، قانون گذار هيچ قانوني را براي آن ها تصويب نکرده است. اين فضاي نبود قانون تا به حال مشکلات جدي را براي ما ايجاد کرده است. مثلا يک بار فيلتر شديم و دو بار هم سيستم به طور کامل بسته شد. اين مسائل، هم روي انگيزه تيم تاثير مي گذارد، هم روي نگاه مخاطبان به ما، هم روي رشدمان و همين طور در حوزه جذب سرمايه گذارمان. اخيرا گويا قوانيني در حال تصويب است و اين حوزه در حال ديده شدن است، که اميدواريم به زودي نتيجه بدهد.
به دليل همين خلأ قانوني، بسياري از استارت آپ ها و شرکت هاي دانش بنيان در ابتداي راه منحل شده اند، چون قوانين حمايتي از اين شرکت هاي نوپا و تازه کار وجود نداشته است. هرچند که بسياري از مشکلات به خاطر مسائل تسهيلاتي و پولي به وجود مي آيد، اما به اعتقاد من مشکلات بنيادي تر و اصولي تري هم در نتيجه اين خلأ قانوني دامن گير استارت آپ ها و شرکت هاي دانش بنيان مي شود. مثلا اگر شما بخواهيد يک شرکت را راه اندازي کنيد، مراحل ثبت آن حداقل دو تا سه ماه شما را درگير خواهد کرد. حالا اين را بسط دهيم به مراحل مالياتي و بيمه اي. اصلا جنس کار ما هنوز توسط مسئولان شناخته نشده است.
در کنار اين مسائل اين را هم بايد اضافه کنم که به نظر من، يک استارت آپ نبايد به دنبال وام هاي دولتي و بانکي برود. استارت آپ حوزه اي است که خيلي ريسک پذير است و در لحظه بايد منتظر يک تغيير بزرگ باشد. در اين حوزه بايد خلاق بود و با کمک گرفتن از دانش و تخصص و تجربه، از فرصت ها استفاده کرد.
مثلا مسئوليت يک چک با کسي است که چک کشيده، نه با بانک. پس اگر تراکنشي در «باهمتا» انجام مي شود، مسئوليتش با «باهمتا» نيست، بلکه با کسي است که اين تراکنش را انجام داده است. مسئوليت «باهمتا» نهايتا اين است که فرد را احراز هويت کند؛ کاري که يک بانک براي ارائه دسته چک انجام مي دهد. نبود قوانين مناسب در اين زمينه، ما را با چالش هاي عجيبي مواجه کرده است. بنابراين نياز است که همه نهادهاي اجرايي و نظارتي به حوزه استارت آپ ها نگاه جدي داشته باشند، چون حوزه اي است که مي تواند ما را از کسب وکارهاي سنتي مثل نفت، بي نياز کرده و فاصله اي را که بين ايران با ساير کشور هاي پيشرفته به وجود آمده،
جبران کند.
  براي فعاليت در حوزه «فين تک» نياز به اعتمادسازي وجود دارد. چطور مي توان اين اعتماد را به مخاطب القا کرد؟
بله، بحث اعتماد هم چالش ديگري است که در حوزه «فين تک» همواره پررنگ به نظر مي رسد، چون «فين تک» با پول سروکار دارد، کاربر ترجيح مي دهد با بانک کار کند. از طرف ديگر قانوني و رسمي نبودن کار هم به اين مسئله دامن مي زند و روند را در مسير جلب اعتماد کاربر کندتر مي کند. بنابراين اگر خلأهاي قانوني حل شود، ميزان اعتماد مخاطب به حوزه «فين تک» هم بالاتر مي رود. چالش ديگري که به ويژه در حوزه «فين تک» همواره مطرح است، تامين نيروي انساني است که بسيار در پيشبرد اهدافمان تاثيرگذار است و از اين منظر نيز بايد اقداماتي براي حل اين مشکل صورت گيرد.
  البته تامين نيروي انساني نه تنها در حوزه «فين تک»، بلکه در همه اکوسيستم استارت آپي و دانش بنياني کشور به يک چالش بزرگ تبديل شده است که به نظر مي رسد اين مسئله، نتيجه گسست صنعت و دانشگاه است. تعداد زيادي از دانشگاه ها بدون اين که نياز صنعت را درک کنند، به جذب دانشجوياني مي پردازند که نمي توانند نياز صنعت را برطرف کنند. با وجود اين مشکلات، شما به کسي که مي خواهد وارد اکوسيستم استارت آپي شود، چه توصيه هايي مي کنيد؟
تنها توصيه ام اين است که تا مي توانند از تجربه کساني که وارد اين عرصه شده اند و موفق شده يا شکست خورده اند، استفاده کنند. نبايد خيلي ايزوله پا در اين عرصه گذاشت. نبايد تنها به اين اکتفا کنند که از نظر خود و خانواده شان ايده خوبي دارند، بلکه بايد آن ايده را با افراد باتجربه تر در ميان بگذارند، چراکه ممکن است در بازار، چندان ايده مطلوبي نباشد. نگران اين نباشند که ايده شان دزديده شود. شما اگر يک ايده بد را خوب اجرا کنيد، خيلي موفق تر خواهيد بود، تا اين که يک ايده خوب را بد اجرا کنيد، که براي اين کار، نياز به تجربه داريد. کسب اين تجربه اگر قرار باشد توسط خود فرد انجام شود، ممکن است انگيزه و انرژي او را تلف کند. به همين دليل تاکيد مي کنم استفاده از تجارب ديگران مي تواند تسهيل گر خوبي باشد. صبر و انگيزه دو مولفه اي است که براي ورود به اين اکوسيستم بسيار لازم است.
از مسئولان هم خواهش مي کنم اين حوزه را نه تنها در مقام حرف و نمايش، بلکه در عمل جدي تر بگيرند. اکوسيستم استارت آپي را بشناسند و از طريق برگزاري نشست ها و رويدادهاي مختلف، نظرات آن ها را جويا شوند و در جهت حل مشکلاتشان گام بردارند.

منبع: مجله دانش بنیان

کلمات کلیدی
//isti.ir/Zdtg